امروز معذرت خواهی کرد امروز برگشت و قول داد که بشه مث قبل

امروز 21فروردین 1392

رفتم ببینمش توقع داشتم برام یه شاخه گل یه کادو اصن یه دوست دارمه ساده بگه ولی نگفت اخمالو اومد و با گریه ازش جدا شدم اس داد ما بدرد هم نمیخوریم ما خشبخت نیستیم ما ما ما هزارتا حرف

گفت اگه ارزش دارم بیا ببینمت گفتم نه ولی رفتم چون خیلی برام ارزش داشت ولی من براش نداشتم با گریه رفتم ولی نیومد دنبالم ارومم کنه بعد بره رفتم اونم رفت همه چیم انداخت گردنم اره صد درصد مقصر منمم که مراعات کردم که عشقمو با هزار کار نشونش دادم و نفهمید ولی من بخشیدمش و دوسش دارم و همیشه منتظرش میمونم اومیدوارم یه روز به اشتباهاتش پی ببره  بی صدا میرم تا راحت باشه بدون حرف میرم دیگه کاریش ندارم شاید با کسه دیگه شاد باشه شادیه اون شادیه من

نظرات شما عزیزان:

یاسمن

ساعت18:36---23 فروردين 1392

[وب سایت]

وای عزیزم..
چه غم انگیز
ناراحت نباشششش گلم
یه سربه وبلاگ منم بزن ممنون

a.m

ساعت11:05---22 فروردين 1392

[وب سایت]

salam kheyli gashang bood matlabet shayad oon liyagate eshgeto nadare gose nakhor

b webe mnm sar bzn oo mano belink bad bgo belinkamet:x

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: